وقتی مادری، دنیای حرفهایات را غریبه میکند
- همراه
- قصه ی زندگی ما

مقدمه:یک دعوت ساده، یک طوفان احساسات
دعوت به دیدار با همکاران سابق، برای بسیاری از مادران تازهوارد به دنیای فرزندپروری، میتواند مثل دریچهای به گذشته باشد—گذشتهای که در آن هویت حرفهایشان پررنگ بود. اما گاهی این دریچه، بهجای نوستالژی، موجی از تردید و احساس ناکافی بودن به همراه میآورد. تجربهای که در ادامه میخوانید، روایتی است از یک مادر که در چنین دیداری، با شکاف عمیق بین دنیای مادری و حرفهاش مواجه شد.
روایت: از شوق دیدار تا انزوای ناخواسته
شش ماه از تولد نوزادم گذشته بود که دعوتی از همکاران سابقم دریافت کردم. با ذوق و کمی اضطراب، تصمیم گرفتم بروم—شاید فرصتی بود برای رهایی موقت از چرخه بیپایان شیردهی، تعویض پوشک و شببیداری. اما وقتی پای صحبت با آنها نشستم، انگار به سیارهای دیگر پرتاب شده بودم.
آنها از پروژههای جدید، فناوریهای نو و چالشهای کاری حرف میزدند. من اما در ذهنم دنبال چیزی بودم که بگویم و پیدا نمیکردم. داستانهایم از اولین لبخند فرزندم یا شبهای بیخوابی، در برابر حرفهایشان از موفقیتهای حرفهای، ناچیز به نظر میآمد. هر کلمهای که میگفتند، مرا بیشتر از خودم دور میکرد. احساس میکردم مهارتهایم زنگ زده، دانشم کهنه شده و من، جایی در آن جمع ندارم.
وقتی به خانه برگشتم، بهجای شادی از دیدار، غمی عمیق قلبم را فشرد. مادری برایم مقدس بود، اما چرا نمیتوانست جای خالی اعتمادبهنفسم را پر کند؟ گریهام گرفت—نه فقط برای دوری از کار، بلکه برای اینکه نمیدانستم چطور دوباره خودم را پیدا کنم.چرا این احساس آشناست؟
این تجربه برای بسیاری از مادران آشناست. مادری، با همه زیباییهایش، گاهی ما را در جزیرهای از انزوا رها میکند. جامعه از ما انتظار دارد مادرانی بینقص باشیم، اما وقتی به دنیای حرفهای سرک میکشیم، با معیارهای دیگری سنجیده میشویم—معیارهایی که انگار دیگر به ما ربطی ندارد. ترس از عقب ماندن، فراموش شدن یا حتی بیارزش شدن، مثل سایهای همراهمان میشود.
این احساس ناکافی بودن، ریشه در فشارهای اجتماعی دارد: از یک سو، باید مادری فداکار باشیم، از سوی دیگر، حرفهای بهروز و موفق. اما حقیقت این است که مادری، یک سفر چندوجهی است—نه فقط مراقبت از کودک، بلکه بازتعریف خودمان در نقشهای جدید.
دعوتی برای تاب آوردن و رشد
اگر این حس را تجربه کردهاید، بدانید که تنها نیستید. مادری، با تمام خوشیها و ناخوشیهایش، فرصتی است برای کشف لایههای تازهای از خود. شاید امروز احساس کنید از قافله حرفهای عقب ماندهاید، اما مهارتهایی که در این ماهها آموختهاید—صبر، مدیریت بحران، همدلی—ارزشی کمتر از دانش فنی ندارند.
“اَمی اَیا” اینجاست تا به شما بگوید: شما هنوز همان فرد توانمندید، فقط در حال یادگیری زبان جدیدی هستید—زبان مادری. با ما همراه شوید، داستانهایتان را به اشتراک بگذارید و اجازه دهید این پیچیدگیها، بهجای شکستن شما، به پلی برای رشدتان تبدیل شوند.
فراخوان:
شما چه تجربهای از این شکاف بین مادری و دنیای حرفهای دارید؟ آیا لحظهای بوده که احساس کنید هویت حرفهایتان گم شده؟ داستانهایتان را با ما در میان بگذارید—شاید روایت شما، نوری باشد برای مادری دیگر در این مسیر.
در راستای این تجربه ی زیسته فیلمی را معرفی میکنیمhttps://amiaya.com/category/%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d8%8c-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%8c%d9%be%d8%a7%d8%af%da%a9%d8%b3%d8%aa/